شخصیت و ریشه های افرادی که به داعش ملحق می شوند
شخصیت و ریشه های روان شناختی_مریم بهریان
در حالی که از یک سو گروه بی شماری از افراد ، جنایات وحشیانه و مرگبار گروه های ترورویستی را محکوم می کنند و در سوگ قربانیان که هر روز به شمار آن ها افزوده می شود جامع غم بر تن می کنند. گروهی نیز با عضویت در شبکه های اجتماعی طرفدار تروریست و لایک کردن فیلم ها و صحنه های جرم و جنایت اتشیاق و طرفداری خود را به معرض نمایش گذاشته و برخی نیز پا فراتر نهاده و برای پیوستن به گروهک های داعش ، ائتلاف تشکیل می دهند .
خبر پیوستن شخصیت های تحصیلکرده به گروه های تروریستی یا جوانانی که با تایید شدن سلامت روانی آن ها از سوی متخصصان و بهره مند بودن از زندگی اجتماعی و شغلی مناسب ، شر و دیار خود را رها کرده. و به داعشی ها می پیوندند. این سوال را در ذهن محققان علوم رفتاری و روان شناسی ایجاد کرده است که به راستی انگیزه افرادی که به گروه های افراطی ملحق می شوند چیست و چه تبیینی برای رفتارهای نابهنجار این گروه از افراد وجود دارد .
در یک دهه اخیر ، پژوهش های گسترده ای در خصوص بررسی عوامل روان شناختی وجامعه شناختی و تاثیر تبلیغات بر علاقه مندی افراد مختلف به گروه های جهادی تروریستی انجام گرفته است .
پروفسور اسکات آتران ، انسان شناس و استاد روان شناسی تروریسم در دانشگاه میشیگان معتقد است:
نتایج پژوهش ها نشان میدهد ، شخصیت هایی که به عضویت گروه تروریستی داعش می پیوندند به دو گروه تقیسم می شوند . دسته اول تروریست های متولد شده در عراق و سوریه هستند. که از کودکی با انگیزه های مذهبی رادیکالی و جهاد بر علیه کفر و استکبار تحت آموزش و تعلیم قرار می گیرند. و شکل گیری هویت در آن ها از پیش تعیین شده تلقی می شود . گروه دوم نیز افرادی هستند که به عقیده پروفسور آتران بیشتر از آن که انگیزه آن ها برای پیوستن به گروه های افراطی ، تعالیم مذهبی باشد ، تحت تاثیر خشونت های منطقه قرار گرفته و به گروه داعش می پیوندند .
اتران ادامه می دهد:
مصاحبه ای که بر گروهی از نوجوان و جوانان عراقی وسوری که تحصیلات آن ها از مقطع ابتدایی تجاوز نمی کرد ، انجام گرفت . نشان داد تمام افرادی که تحت تعالیم گروه داعش برای مبارزه با کفر تربیت می شوند دارای هویت از پیش تعیین شده و پیش رس هستند. و تفکرات قالبی و باورهای انعطاف ناپذیر آن ها باعث می شود تا برای تحقق اهداف سازمان دست به انجام هر عملی بزنند.
از سوی دیگر بررسی ایدئولوژی های افراطی گرایانه جمعیتی از زنان و مردان غربی در گروه های سنی مختلف و علل ملحق شدن آن ها به گروه های ترورریستی نشان می دهد ، تبلیغات عوام فریبانه گروه داعش مبنی بر نجات افراد از ظلم و کفر باعث می شود. تا عده ای از افراد پوچ گرا که در جستجوی معنا بخشی به زندگی هستند ، ملحق شدن به این گروه ها را تنها راه رهایی از جهان بینی های نهلیستی خود بدانند .
ریچارد بارت افسر سابق اطلاعات و سازمان جهانی ضد ترروریستی در این باره می گوید ، مطالعات فراوان نشان می دهد ، بسیاری از غربی ها برای پاسخ دادن به نیازهای روان شناختی محقق نشده فریب تبلیغات جهادی های داعش را خورده و برای انگیزه بخشیدن به زندگی و به دست آوردن عزت نفس از دست داده و امید برای زندگی به این گروه ها می پیوندند و تحت آموزش ها و تعالیم گروه های تروریستی به تدریج حساسیت خود را نسبت به ایجاد رعب و وحشت از دست داده و مرتکب جنایت می شوند .
راهی برای پایان دادن به ناامیدی
ریچارد بارت ، علاقه مندان به فعالیت های ترروریستی را شخصیت های ناامید ، بی هدف و بدون انگیزه. و فاقد هویت یا احساس تعلق داشتن معرفی می کند. و می گوید ، این که مدعی شویم جنگجویان داعشی به دلیل مشکلات روان شناختی حل نشدنی به گروه های تروریستی می پیودند. ادعای نادرستی است. در سپاه داعش شخصیت های مختلفی را می توان یافت. که در مرحله اخلاق پیش عرفی تثبیت شده اند. و تنها به دنبال دست یابی به وعده های تروریستهای داعش جرات انجام هر جنایتی را پیدا می کنند . این افراد به دنبال بر آورده کردن نیازهای ابتدایی یعنی همان خشم و غریزه جنسی هستند .
دکتر فربد فدایی ، روانپزشک در این باره معتقد است:
ترس، خشم، و انزجار طبيعيترين واكنشهايي است كه در برابر ديدگاهها و رفتارهاي گروه داعش از يك انسان فهميده انتظار ميرود. به نظر ميرسد در وجود هر انسان، علاوه بر غريزه زندگي، غريزه اي هم به صورت غريزه مرگ نام دارد كه فيلسوفان نام آن را “تاناتوس” گذاشته اند. تمايلي براي انهدام خود و ديگران. و از بين بردن زندگي. هر چه انسان فرهيخته تر باشد اين غريزه ضعيفتر ميشود. و در مقابل، عشق به زندگي و همه آفريدههاي خداوند تقويت ميشود. در كودكان اين تمايل به خشم و انهدام بسيار بارز است.
آنان هرچيز را نخواهند به دور مياندازند. ميشكنند. يا گاز ميگيرند. آنان سينه مادر را گاز ميگيرند. بزرگتر كه شدند و زبان باز كردند در برابر نهي مادر از آنچه ميخواهند، بر سر او فرياد ميكشند. آنان اسباب بازي را كه سر در نميآورند پرتاب و قطعه قطعه ميكنند. زمانيكه نوزاد جديد پا به خانه ميگذارد برادر يا خواهر بزرگتر با خشم و حسادت و آرزوي مرگ او واكنش ميكنند. در واقع، آنچه از معصوميت كودكي گفته ميشود در برابر واقعيت رنگ ميبازد.
نیاز به کنترل شدن
از نقطه نظر دیدگاههای روان شناسانه ، تمایل به خشونت ورزی و اعمال پرخاشگری از دو نیاز اساسی انسان مشتق می شود . در صورتی که به دو نیاز احساس کنترل شدن و معنا جویی و فنا ناپذیری پاسخ درستی داده نشود ، پذیرش در گروه های تروریستی با برنامه های از قبل تعیین شده ، برای گروهی از افراد به معنای فنا نا پذیری و معنا بخشی به زندگی خواهد بود .
در واقع احساس اطمینان بخشی مطلق که معولا از سوی این گروه ها تبلیغ می شود. و افراطی گرا ها را به سوی خود می کشاند. به نوعی زخم های هیجانی افراد علاقه مند به پیوستن به گروههای داعشی را تسکین می دهد. و در آن ها احساس رضایت از زندگی مقطعی که سر خوردگی شدیدتری را در آینده به دنبال دارد. به وجود می آید . در واقع عضویت در یک دین جدید می تواند به افرادی که با تفکر مطلق گرا یا همان سیاه و سفید دیدن به دنیا می نگردند ، روزنه ای برای پاسخ دادن به سوالات بی شمار ذهن شان باشند .
این شخصیت ها به امید دست یافتن به بهشتی که داعش به آن ها وعده می دهد. مرتکب جنایت می شوند. می خواهند سیاهی مطلق را از بین ببرند. تا به سفیدی واحد برسند. و با این روش به تعارضاتی که در وجودشان رخنه کرده است ، پایان دهند . از سوی دیگر نتایج تحقیقات متعددی نشان می دهد ، افراطی گری در پرخاش کردن و میل به انهدام ریشه زیستی دارد. که کنترل آن به میزان آسیب پذیری وراثتی افراد در برابر موقعیت های پر استرس بستگی دارد . برای نمونه کودکانی که از آسیب پذیری بالایی در برابر استرس های محیطی برخوردارند بیشتر تحت تاثیر نمایش فیلم های پرخاشگرانه ، بیشتر به تخریب دیگران و انهدام رو می آورند .
دکتر فربد فدایی مدير گروه روانپزشكي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي در این رابطه می گوید:
با رشد رواني – عصبي كودك، اين خودمحوري و خشم و تمايل به انهدام به تدريج با اجتماعي شدن و مهرباني جايگزين ميشود. اما اين اتفاق در همه نميافتد. بسياري از بزرگسالان خشمهاي دوران كودكي را حفظ ميكنند. و بعدها در موقعيتهاي برانگيزانندة خشم، آن را ظاهر ميكنند. درحالي كه ناظر بيروني تعجب ميكند كه چرا يك محرك جزئي سبب طغيان چنين خشمي شد.
ميتوان گفت در برخي شخصیت ها جريان رشد مطلوب به سوي اجتماعي شدن. دوست داشتن ديگران. و همدلي و همكاري يا كند يا متوقف ميشود. اين افراد يا به صورت اشخاص ضداجتماعي و جامعه ستيز و يا به صورت تحسين كنندگان آشكار يا پنهان خشونت در ميآيند. نمايش پيوسته خشونت منجر به كاهش حساسيت ناظران و عادي شدن پرخاشگري ميشود. به تدريج مردم در برابر پرخاشگري نسبت به ديگران واكنش به صورت كمك به قرباني را نشان نميدهند. بلكه آسان از آن ميگذرند. نمايش خشونت از طريق رسانه هاي گروهي و شبكه هاي اجتماعي نيز چنين وضعي را به وجود ميآورد.
توحش توحش می آورد
یکی دیگر از بررسی های انجام گرفته بر گروهی از افراد فعال در گروه های تروریستی نشان می دهد. گروهی از آن ها خود قربانی پرخاشگری و توحش بوده اند. و اکنون درسی را که از آموزگاران پیشین خود آموخته اند به خوبی در صفحه زندگی مشق می کنند. و به این سیکل معیوب جان می بخشند . این افراد کسانی هستند که در طول زمان آموخته اند با جلوه های زیبای زندگی در تضاد باشند. و افرادی را که به غریزه لذت بردن از هستی پاسخ درست می دهند از بین ببرند . حمله تروریستی گروه داعش به گروهی از جوانان در پاریس به جوانانی که در یک کافه تولد دوست شان را جشن می گرفتند ، نمونه ای از پاسخ های ضد ارزش گرایانه و ضد انسان دوستانه این گروه افراد به پیوندهای اجتماعی و انسانی افراد در زندگی مدرن امروزی است .
شخصیت هایی که مدام از سوی جامعه تحقیر شده اند. و عزت نفس آن ها به یغما رفته است. دیگر چیزی برای از دست دادن نداشته. و با ملحق شدن به گروه های افراطی و تروریستی به دنبال کسب امنیت از دست رفته شان هستند . آن ها با افرادی که درک درستی ازایدئولوژی های افراطی شان ندارند در جنگ بوده و برای از بین بردن این گروه از افراد دست به انجام هر کاری می زنند . این افراد می خواهند با برهم زدن آرامش دیگران برای خودشان امنیت کسب کنند. و با بر باد رفتن آرزوهای شان معمولا دست به رفتارهای خود تخریبی می زنند