8 روش تمرین پذیرش خود
آیا خود را دوست می دارید؟ آیا از آنچه به آن تبدیل شده اید راضی هستید ؟
وقتی این سوالات را از مردم می پرسم ، اولین واکنش آنها به طور کلی “بله” است. اما وقتی از آنها می پرسم چه جنبه های خاصی از خودشان را دوست دارند ، می توانم ببینم که حالت آنها را تغییر می کند. این جایی است که موضوع پیچیده تر می شود ، جایی که تأثیر سوال شروع می شود ، جایی یک چراغ در ذهن آنها روشن می شود. رفتارِ معمولِ انسان بر ویژگی های منفی متمرکز است. پاسخ سریع ، مانند پاسخ فوق ، فاقد توجه و درک کامل است اما پس از فروکش کردن برانگیختگی به ما اجازه می دهد تا به اعماق خود نگاه کنیم و ما را هدایت می کند تا به جستجو در خودمان بپردازیم .
پاسخ به این سوال به ما می گوید واقعاً می خواهیم چه چیزی را تجربه کنیم، اما باعث تردید نیز می شود و با ایجاد ِشک بیشتر، افکار منفی بیشتری به وجود می آیند و افکار منفی بیشتر می توانند به سرعت به واقعیت تبدیل شوند. کلیفورد ناس ، در کتابی که به طور مشترک تالیف کرده است به نام “مردی که به لپ تاپ خود دروغ گفت: آنچه می توانیم از طریق ماشین خود در مورد خود بیاموزیم” می گوید ، مغز از نیم کره های مختلف برای مرتب سازی اطلاعات منفی و مثبت استفاده می کند.
ناس – استاد ارتباطات در دانشگاه استنفورد- در مصاحبه ای با نیویورک تایمز ، توضیح می دهد: “احساسات منفی معمولاً به تفکر بیشتری احتیاج دارند و این اطلاعات بیشتر از احساسات مثبت پردازش می شوند.” قدرت اضافی مغز که برای پردازش احساسات منفی لازم است ، به این معنی است که ما زمان بیشتری را برای تامل در مورد چیزهای بد و زمان کمتری را برای چیزهای خوب صرف می کنیم. همه ما می خواهیم احساس خوبی داشته باشیم. اما اگر دائماً خود را با چیزهای بد مشغول کنیم ، چگونه ممکن است احساس خوبی داشته باشیم؟ ما بدین صورت برنامه ریزی شده ایم که به جای تمام دستاوردهای مثبت ، در اولین برداشت به نکات منفی ارائه شده توجه می کنیم. ما نمی دانیم چگونه احساس خوبی داشته باشیم حتی وقتی اتفاقات خوبی را تجربه می کنیم و این یک مشکل است.
عزت نفس و افکار منفی
در سال 1959 ، کارل راجرز ، روانشناس ، در مورد توجه مثبت نامشروط و اهمیت آن در رشد فردی نوشت. نحوه تفکر ما در مورد خود ، هم بر سلامت روانشناختی و هم بر دستیابی به هدف آینده تأثیر می گذارد. راجرز در تحقیقات خود موقعیت افراد با عزت نفس بالا و عزت نفس پایین را این گونه بررسی می کند : فرد با عزت نفس بالا با ناملایمات زندگی روبرو می شود و به هر حال پیشرفت می کند ، در حالی که فردی با عزت نفس پایین نمی تواند به طور واقعی عملکرد درستی در دنیا داشته باشد. فرد موفق کسی است که چالش هایی را تجربه می کند و شکست و ناخوشی را به عنوان بخشی از زندگی می پذیرد. آنها دیگران را به آسانی می پذیرند و به طور کلی احساسات مثبتی نسبت به خود دارند. راجرز معتقد است که این چیزی است که برای داشتن یک فرد کارآمد در این دنیا لازم داریم. این نوع افرادکسانی هستند که می توانند با خیال راحت از پس افکار منفی برآیند بدون اینکه انرژی و تمرکز خود را بی جهت بر روی افکارِ بی ربط هدر دهند. از طرف دیگر ، یک فرد ناموفق از چالش ها اجتناب می کند و از پذیرش درد و ناراحتی که زندگی ایجاد می کند خودداری می کند. آنها غالباً به دلیل احساس منفی که نست به خود دارند حالت تدافعی دارند و نمی توانند از این افکار منفی فرار کنند. منفی نگری بر دنیای آنها به روشی مخرب حاکم است.
پذیرش خود چه ارتباطی با آن دارد؟
منطقی است که عزت نفس از پذیرش خود ناشی می شود. این بدان معنی است که شما باید آنچه را که هستید بپذیرید و نه آنچه را که فکر می کنید قرار است باشید. این همچنین بدان معنی است که شما باید ویژگی های خوب و بد خود را بپذیرید و بدانید که ، همه خصوصیات، خوب و بد دارند. این جایی است که مردم در آن گیر می کنند – اینکه نمی توانند اعتراف کنند که نقص دارند و هنگامی که آنها نقص خود را بپذیرند ، دیگر قادر نخواهند بود با این نقایص زندگی کنند. تحقیقات بیشتر نشان می دهد که سطح بالای پذیرشِ خود می تواند منجر شود به اینکه کمتر بر جنبه های منفی خود تمرکز کنید و احتمال بیشتری دارد که منجر به کارهایی شود که باعث بیشتر دوست داشتن خود تان باشد.
چگونه می توانید پذیرش خود را بهبود بخشید و زندگی کامل تری داشته باشید؟ می توانید با پرسیدن این سوال از خود شروع کنید: شخصی که می خواهید باشید چقدر به فردی که الان هستید نزدیک است؟سریع جواب ندهید. من می خواهم شما یک نفس عمیق بکشید و تحلیل کنید که در کجای زندگی خود هستید. تحلیل کنید که در زندگی خود چه کسی هستید. پویایی شما با افرادی که بیشتر در کنار آنها هستید چیست؟ یکی از خصوصیات تعریف کننده شما چیست؟ یکی از بهترین خصوصیات شما چیست؟ آیا این موارد همسو هستند؟ دوستانتان در مورد شما چه می گویند؟ یکی از آشنایان در مورد شما چه می گوید؟ خانواده شما درباره شما چه می گویند؟ آیا پاسخ این سوالات را دوست دارید؟
راهی طولانی برای کشف
پذیرش خود قرار نیست یک شبه اتفاق بیفتد. این مسئله به کار گسترده و فداکاری قابل توجهی نیاز دارد. اما یادگیری اینکه چگونه خود را به طور درست و صحیح دوست داشته باشید و به خوبی با خود رفتار کنید می تواند در نحوه زندگی و چیزهایی که قادر به انجام آنها هستید تأثیر بگذارد.
در اینجا هشت روش برای شروع سریع سفر به پذیرش خود آورده شده است:
1. با خود مهربان باشید
وقت آن است که این واقعیت را بپذیریم که هیچ کس بیشتر از خودتان ، در مورد شما قضاوت نمی کند. شما می توانید بدترین دشمن خود باشید ، اما باید از مسیر خود دور شوید و صبر و تحمل خود را شروع کنید. با خود صبور باشید و نقایص خود را بپذیرید.
2. با ترس های خود مقابله کنید
همه ما تاریخچه ای داریم که شامل موارد بد و ویرانگری است. همه ما یک چمدان پر از سابقه بد داریم. ما انسان هستیم و مطمئناً از چیزی صدمه خواهیم دید. اما این ترس از چیزهای ناشناخته است که ما را بدام می اندازد. ما آنقدر از تجربه چیزهای ناآشنا می ترسیم که اجازه می دهیم در آنچه می دانیم گیر بیافتیم. این مهم است که با برداشتن گام های کوچک برای تغییر شروع کنیم. ابتدا لیستی از مواردی که شما را می ترساند تهیه کنید. با یک چیز کوچک شروع کنید ، سعی کنید با آن روبرو شوید و درک کنید چرا اینقدرها هم ترسناک نیست. سپس به سراغ مورد کوچک بعدی بروید و همینطور ادامه دهید.
3. مثبت بمانید
خود را با خوبی ها احاطه کنید. برای خود یادداشت های مثبت بنویسید. پوسترهای با متن های مثبت در محیط اطراف خود آویزان کنید . برنامه ای را روی تلفن خود نصب کنید که به صورت روزانه نقل قول های الهام بخشی برای شما ارسال می کند. وقتی احساس ناامنی کردید و شک دارید به افکار خود رجوع کرده اید ، به یکی از موارد خوب خود فکر کنید. به آن صدای کوچک درون سرتان بگویید که ساکت باشد و آنرا شکست بدهید و ازرفتن به آن مکان تاریک امتناع بورزید!
4. نقص را بپذیرید
ایده آل را رها کنید. آنچه را که فکر می کنید کمال به نظر می رسد رها کنید. زندگیِ توام با کمال در تمام نقایص آن است. اجازه ندهید وسواس برای کمال، سرعت شما را در رسیدن به اهداف کاهش دهد. خوب به اندازه کافی خوب است.
5. شخصی سازی نکنید
اگر چیزی باعث آزردگی شما شد ، صبر کنید و از خود بپرسید که چرا آزرده شده اید؟ صبر کنید ، یک تلاش آگاهانه انجام دهید تا فرض کنید می دانید منظور آنها چیست . درباره موضوعی که درونی کرده اید دفاع نکنید. به احتمال زیاد افراد برای شروع نمی خواهند به شما آسیب بزنند ، اما ممکن است آنها هم ندانند که چگونه می توانند به طور موثر ارتباط برقرار کنند. همه چیز در ترجمه و تفسیر ما گم می شود. اگر معنای یک نظر خاص را روشن نکنید ، تنها کاری که باید انجام دهید این است که بپرسید.
6. ببخشید
بدون بخشش نمی توان رشد کرد. اما بدانید که این یک روند است و همیشه به زمان نیاز دارد. دیگران را برای کارهایی که قصد و عمدی نداشته اند ببخشید. دیگران را برای کارهایی که ناخواسته انجام داده اند ببخشید. از اشتباهاتی که فکر می کنید مرتکب شده اید خود را ببخشید. و اگر اوضاع به سرعت تغییر نکرد ، خود را ببخشید.
7. به خودتان ایمان داشته باشید
شما قادر به انجام کارهای بزرگ هستید. باور کنید که هر کاری می توانید انجام دهید زیرا می توانید. شما موجودی توانمند و قدرتمند هستید و می توانید با هر چالشی که پیش روی شماست کنار بیایید. به یاد داشته باشید ، شما قبلاً از بدترین چیزی که در زندگی خود تجربه کرده اید جان سالم به دربرده اید.
8. هرگز تسلیم نشوید
وقتی می افتید ، باید بلند شوید و ادامه دهید. در شکست ها و نه موفقیت هاست که بیشترین شناخت را درباره خود پیدا می کنیم . دریابید که با جشن گرفتن برای چیزی که در آن بد هستید ، می تواند انگیزه شما شود. در این لحظات ِ صمیمی است که درس های گران بهای زندگی آموخته می شود.
منبع
ترجمه: ایلبریت بکوس نیگجه – کارشناس ارشد مشاوره تحصیلی