به بهانه قتل فجیع بابک خرمدین توسط والدینش

برای اینکه بتوان یک فرد را به قتل رساند ، عنصر مهم این است که اون فرد رو در حد یک موجود بی ارزش و مضر و خطرناک پایین آورد و عمیقا باور داشت که نبود او بسیار بهتر از وجودش است! بسیاری از کشتارهای خانوادگی، اعتقادی و سیاسی در دنیا بر این مبنا صورت می گیرد.
تحلیل یک رویداد فقط با دیدن انتهای ماجرا به درستی ممکن نیست، لازم است اطلاعات کافی در موردِ ریز روابط در این خانواده و ویژگی های شخصیتی اعضاء خانواده و الگوهای ارتباطی در آن و کل ماجرا در طول زمان بدست آورد تا بتوان تحلیل قرین به واقعیتی رو ارائه داد.
اما در حد اطلاعات موجود، به احتمال زیاد یک آشفتگی شخصیتی، ارتباطی و تربیتی در خانواده وجود داشته و از طرفی ، تشخیص اختلال شخصیت در همه اعضا خانواده بسیار محتمل هست/ اختلالات شخصیت اغلب خطرناک تر از روان پریشی( جنون) است و وقوع قتل و جنایت و رفتارهای مشابه، در اختلالات شخصیت بیشتر از جنون دیده می شود.
به احتمال زیاد مقتول نیز اختلال شخصیت داشته و نوع برخورد و الگوی ارتباطیش با والدین ناسالم بوده و عملا در طول سالها احتمالا آزار و اذیت زیادی داشته و هنجارهای خانواده را نادیده می گرفته و مشخص است که در آن سن حتی تمایلی به زندگی مستقل نداشته و به نظر می رسد شخصیت گیرنده ای داشته و در درازمدت می توانسته برای آن خانواده با آن ساختار فکری و عملی، غیر قابل تحمل شود و از آنجا که پدر ظاهرا نظامی یا با روحیه سخت گیرانه نظامی بوده ، حکم های قطعی در ذهنش صادر می کرده و این بار نیز حکم حذف داده !
از آنجایی که با نقشه قبلی داروی بیهوشی داده شده و ساک هایی برای حمل قطعات پیکر مقتول آماده کرده بودند ، می توان با اطمینان گفت که قتل آنی و تکانشی نبوده و برنامه ریزی قتل آنهم با این کیفیت ، ناخودآگاه مکانیسم جدا سازی عقل و عاطفه به صورت کامل انجام شده تا توانایی اینکار وجود داشته باشد . پدر احتمالا اختلال شخصیت خود شیفته همراه با اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارد.
دلایل قتل های خانوادگی
در مطالعاتی که در مورد علل قتل های خانوادگی صورت گرفته است، به این موارد اشاره شده است:
- متوقف کردن رنج فرزندان
- وجود خشونت ها خانوادگی در طول دوران زندگی
- وجود تهدیدات مربوط یه صدمه رساندن یا حتی کشتن پیش از واقعه
- سوء رفتار جسمی و جنسی در خانواده
- بیشتر مرتکبین این قتل ها مرد بوده اند ( بیش از 90 درصد)
- قاتلین معتقد بودند که آن عضو خانواده مرتکب خطایی شده است و باید مجازات شود.
- قاتل معتقد است از مقتول ناامید شده بوده است.
- قاتل مقتول را باعث مشکلات زندگی خود می داند.
- با ارتکاب قتل می خواسته اند خانواده را از یک تهدید نجات دهند.
- احساس رها شدن، روان پریشی، عصبانیت در شخصیت های خودشیفته
این قاتلین را دیوید ویلسون به 4 گروه تقسیم می کند:
- قاتل غیر عادی: خانواده خود را نماد خانواده می داند.
- قاتل نا امید: به دنبال این است که خانواده را به دلیل رعایت نکردن ایده آل های زندگی خانوادگی مجازات کند.
- قاتل درستکار: ناخودآگاه اعضا خانواده را برای انتقام گرفتن از مادر خانواده از بین می برد.
- قاتل پارانویید: با تفکر اینکه از خانواده محافظت می کند و جلوی چیز بدتری را می گیرد مرتکب قتل می شود.
من انواع دیگری را هم اضافه می کنم:
- افراد مبتلا به انواع اختلالات شخصیت به ویژه شخصیت های مرزی، خودشیفته، و بخصوص ضد اجتماعی
- افرادی با باورهای مذهبی افراطی مبنی بر پیشگیری از گناه و حفظ حدود الهی.
- صاحبان قدرت که موقعیت خود را از سوی اعضا خانواده در خطر می بینند.
در ضمن یادمان باشد ، که خشونت خانوادگی فقط محدود به قتل اعضاء خانواده نیست بلکه بسیاری از اذیت و آزارها و محدودیت ها و کنترل کردن ها و رفتارهای نامتناسب با سن افراد، خشونت خانوادگی محسوب می شود که آسیب های جدی به شخصیت و سرنوشت آنها خواهد زد.
اصغر فروع الدین عدل/ روانشناس بالینی و عضو هیئت علمی دانشگاه